علیرضا حسینی در تاریخ ۱۵ تیر ۱۳۷۶ متولد شد. او در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، در سن ۲۵ سالگی، توسط نیروهای جمهوری اسلامی در جریان اعتراضات انقلابی در بهارستان، نزدیک میدان گلستان دوم، مورد اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد. به سر و سینه او گلولههای جنگی اصابت کرد.
علیرضا در اسلامشهر زندگی میکرد و در بیمارستان عرفان در جنتآباد، تهران مشغول به کار بود. او که تنها نانآور خانوادهاش بود، سخت تلاش میکرد و زندگی سادهای داشت. در آن روز سرنوشتساز، خیابانها پر از اعتراضاتی بود که پس از قتل وحشیانه مهسا امینی به وقوع پیوسته بود. علیرضا در حالی که نزدیک غروب از محل کارش به خانه بازمیگشت، خود را در میان تظاهرکنندگانی یافت که برای عدالت فریاد میزدند. خیابانها پر از بوی باروت بود و صدای تیراندازی در هوا پیچیده بود. ترس و ابهام شهر را فرا گرفته بود.
در همین فضای پرتنش، علیرضا توسط مزدوران رژیم هدف قرار گرفت و هنگام عبور از نزدیکی محل اعتراضات به سر و سینهاش تیراندازی شد. او به بیمارستان منتقل شد و بعداً نیروهای امنیتی خانوادهاش را از مرگ او مطلع کردند، اما از تحویل جسدش خودداری کردند، مگر اینکه خانواده موافقت کنند که درباره قتل او سکوت کنند. جسد علیرضا به مکانی نامعلوم منتقل شد تا زمانی که خانوادهاش به خواستههای آنها تن دادند. رژیم دستور دفنی بیصدا و محدود به حضور خانواده درجه یک را صادر کرد و سرانجام جسد او دو روز بعد در آرامستان بهشت فاطمه، شهر صالحیه، زیر نظارت نیروهای امنیتی رژیم به خاک سپرده شد.
گواهی فوت علیرضا که در ۱۲ مهر ۱۴۰۱ صادر شد، به دروغ علت مرگ او را «ضربه ناشی از جسم سخت یا برنده» عنوان کرد. با این حال، بررسی پلیس که در دست ماست، تأیید میکند که علل مرگ او اصابت گلوله به گلو و ران بوده است. همچنین تتوهایی روی سینه، پهلوی راست و بازوی چپ او گزارش شده است. با وجود شهادت شاهدان عینی و شواهد غیرقابل انکار، تلاشهای خانواده حسینی برای پیگیری عدالت با بیتفاوتی مقامات روبهرو شد، که با بیرحمی پاسخ دادند: «ما او را نکشتیم؛ دیگر برنگردید. »
علیرضا زیر دستان سنگین یک رژیم سرکوبگر زندگی میکرد و در مرگش به یکی از قربانیان بیشمار آن تبدیل شد. درخواستهای خانوادهاش برای عدالت، مانند بسیاری دیگر، نادیده گرفته شده است.
رژیم اسلامی بیش از ۴۵ سال است که از طریق ترس، وحشت و خشونت حکومت کرده و به طور سیستماتیک کسانی را که جرات به چالش کشیدن آن دارند، سرکوب و ساکت کرده است. این رژیم با ترسی که هم در داخل و هم خارج از مرزهای ایران ایجاد کرده، به حیات خود ادامه میدهد.
#برای_آزادی_دمکراسی_ایران
#زن_زندگی_آزادی
#خانوادهای_دادخواه
#علیه_فراموشی
سلب مسئولیت:
مطالب وبلاگهای موجود در این وبسایت متعلق به نویسندگان آنها است که کار خود را به سایت 4IranianFreedomLovers.org اختصاص دادهاند.
شما نمیتوانید این محتوا را بدون کسب اجازه کتبی از ما بازنشر، چاپ مجدد یا استفاده مجدد کنید. تمام اطلاعات منتشر شده صرفاً برای اهداف آموزشی و اطلاعاتی است. این سایت بهصورت مالی یا به هر شکل دیگر توسط هیچ گروه سیاسی، حزب یا دولتی حمایت نمیشود. اگر تصمیم بگیرید بر اساس هر یک از اطلاعات موجود در این وبسایت عمل کنید، این کار را با مسئولیت خودتان انجام میدهید.
در حالی که اطلاعات موجود در این وبسایت تا حد توان ما بررسی شده است، ما نمیتوانیم تضمین کنیم که هیچ اشتباه یا خطایی وجود ندارد. بنابراین، نویسندگان وبلاگها یا مالکان سایت هیچگونه مسئولیتی در قبال کامل بودن یا عدم وجود اشکالات و خطاها ندارند و هیچ تعهدی نسبت به صحت هرگونه اطلاعات در این سایت یا هر لینک موجود در آن نمیپذیرند.
ما این حق را برای خود محفوظ میداریم که این سیاست را در هر زمان تغییر دهیم و شما بهموقع از تغییرات مطلع خواهید شد. اگر میخواهید از آخرین تغییرات مطلع شوید، پیشنهاد میکنیم که بهطور مرتب از این صفحه بازدید کنید.
اطلاعات بهاشتراکگذاشتهشده در این وبسایت بر اساس تلاشهای افراد و محققانی است که زندگی کسانی که برای آزادی در ایران مبارزه کردند را مستند کردهاند. هدف ما گرامیداشت یاد آنان. ما از اصلاحات یا اطلاعات اضافی برای اطمینان از دقت این روایتها استقبال میکنیم
4IFL.org 4iflsite@gmail.com